I love you
چگونه فراموشت کنم تو را که از خرابه های تیره به قلب سفید عشق، هدایتم کردی و عاشقی وفادار برای خویش ساختی و برای اشک هایم شانه هایت را ارزانی داشتی و با صداقت عاشقانه ات دلم را به درد آوردی ....
چگونه فراموشت کنم تو را که شب ها و روز ها در خیالم سایه ات را می دیدم ، تپش قلبت را احساس می کردم و به جستجوی یافتنت به درگاه پروردگار دعا می کردم که خدایا پس کی او را خواهم یافت؟؟؟؟
چگونه فراموشت کنم تو را که هم زمان با تولدت در قلبم همه را فراموش کردم و تمامی اسم ها برایم بیگانه شدند و همه خاطرات مردند.دستم را به تو می دهم ، قلبم را به تو می دهم ، فکرم را به تو می دهم بازوانم را به تو می بخشم و نگاهم از آن توست و تمام لحظه ها تو را می خواهند و برای عطر نفس هایت دلتنگی می کنم
...کاش تمام این ها یک خواب و کابوس باشد
ای چرخه گردون عاشقان را از هم جدا نکن
!!!عشق اول، مهربونم، سرتو بذار رو شونم
عشق اول، مهربونم، چتر موهات سایهبونم
عشق اول، نازنینم، دستتو بذار تو دستهام
عشق اول، بهترینم، بوی تو داره نفسهام
عشق اول، عشق آخر،
اگه امشب درکنارم تو رو دارم تو رو دارم
پس چرا چشم انتظارم
عشق اول، عشق آخر، نکنه خوابم دوباره
نکنه تنهام بذاری، بشه قلبم پاره پاره
نکنه هنوز نگفتم که چقدر عاشقت هستم
نکنه هرگز ندونی که تورو من میپرستم
نکنه هنوز نگفتم که چقدر عاشقت هستم
نکنه هرگز ندونی که تورو من میپرستم
نکنه هرگز ندونم راز اون ناز نگاتو
نکنه هرگز نخونم شعر غمگین چشاتو
اگه من حتی ندونم اسمتو ای مهربونم
اگه تو حتی ندونی از منم نام و نشونی
عشق اول، مهربونم، سرتو بذار رو شونم
عشق اول، مهربونم، چتر موهات سایهبونم
عشق اول، عشق آخر، نکنه خوابم دوباره
نکنه تنهام بذاری، بشه قلبم پاره پاره
عشق اول، عشق آخر، نکنه خوابم دوباره
نکنه تنهام بذاری، بشه قلبم پاره پاره
نکنه تنهام بذاری ...
دوری از من اما چه نزدیک دلهایمان
تو و من
دوریم اما دستانت در دستان من است
از فرسنگهای دور در آغوشت می کشم
و بوسه بر لبانت می زنم
دوریم اما دلهایمان نزدیک است
با عشق
چشمان فریباینت آشکار می سازد برایم صداقت ترا
حس زیبایی است در من وقتی
خنده های شیرین ات از دور به گوش می رسد
شیطنتی که در آن نهفته است
مرا می کشاند به شیطنهای آبی
به نام نامی بی کسان
امروز عشق را از چشمانت خواندم. امروز گلبوته های دوستی در قلب مهربانت فضای خاطرم را عطر آگین کرد و تو برای اولین بارمحبتت را برایم ثابت نمودی.
من هر روز به انتظار دیدنت می ایستم تا بلکه بتوانم صورت مهربانت را نظاره کنم. هر زمان که از دیدنت باز می مانم به تماشای عکس های زیبایت می نشینم. هر گاه با لبخند مهربانت سلامم را پاسخ می دهی در درونم شور و نشاط بر پا می کنی. هر گاه صدای گامهای پرتلاشت بر روی کاشی قلبم طنین می اندازد آرامش پیدا می کنم. از بین صداهای متعددی که از کلاسها به گوشم می رسد به دنبال صدای طنین مهربان تو می گردم.
با قلبم پیمان بسته بودم که هیچ گاه راه عشق را برای هیچ کسی باز نکنم، ولی تو با شراره های نگاهت قفل آهنی را شکستی و آرام آرام غبار غم را از روی پنجره ی مسدود قلبم پاک کردی و محبت را همانند دانه ای درقلبم کاشتی و ریشه هایش را در چشمانت قرار دادی.
می دانم تو نیز درقلبت آهنگ دوستی نغمه سرایی می کند وپرنده ی خیالت این بار زمزمه ی عشق من را در فضای بیکران چشمانت ثبت می کند. غنچه های کوچک قلبم که رنگ عطش را دارد با صدای خنده هایت که حاکی از محبت عشق شگفته می شود.
می دانی دوست ندارم که بگویم دوستت دارم درست است. احساس می کنی که عاشقت هستم و تو بهتر از هر کس دیگر می دانی که دل مهربان سرزمین رویش گلهای محبت است.
هوایم هوای تو ، دلتنگم برای تو، تنهایم به یاد تو، زندگیم فدای تو
آرزوی من اینست
که دو روز طولانی
درکنار تو باشم فارغ از پشیمانی
آرزوی من اینست
یا شوی فراموشم
یا که مثل غم هر شب گیرمت در آغوشم
آرزوی من اینست
که تو مثل یک سایه
سر پناه من باشی
لحظه تر گریه
آرزوی من اینست
نرم و عاشق و ساده
همسفر شوی با من در سکوت یک جاده
آرزوی من اینست
هستی تو من باشم
لحظه های هوشیاری مستی تو من باشم
آرزوی من اینست
تو غزال من باشی
تک ستاره روشن در خیال من باشی
آرزوی من اینست
در شبی پر از رویا
پیش ماه و تو باشم
لحظه ای لب دریا
آرزوی من اینست
از سفر نگویی تو
تو هم آرزویی کن
اوج آرزویی تو
آرزوی من اینست
مثل لیلی و مجنون
پیروی کنیم از عشق
این جنون بی قانون
آرزوی من اینست
زیر سقف این دنیا
من برای تو باشم
تو برای من تنها