باران را ببوس ( شعر عاشقانه)

لبهایت که تشنه و

دلتنگ می شوند

باران را ببوس

من این جا زیر بارانم

وقتی که بسیار

از تو دورم

و مرا می خواهی

باران را ببوس

او تو را

قطره قطره

در من فرو می ریزد

خاطرت باشد

.....  ما هر دو

زیر یک آسمان

شزندگی می کنیم

در دو سوی باران ها

من به تو وُ

بوسه و باران

ایمان دارم

و قاصدک ها

به تو خواهند گفت

که دوستت دارم !

زندگی شاید

همین فاصلۀ

خیس ِ بارانیست

که تو را به من

پیوند می زند !

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد